English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6359 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
elevator control cable U کابل برق اسانسور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control cable U کابل کنترل
bowden control cable U کابل کنترل
cable control system U سیستم کنترل کابلی
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
elevator U بالابرنده
elevator U اسانسور
elevator U بالابر
elevator U انبار غله | [کشاورزی] | جای غله خیز [کشاورزی]
elevator U انبار دانه [کشاورزی]
elevator U بالا دهنده لوله
elevator U سکان تعادل
elevator U سکان بالا دهنده
elevator U مکان افقی متحرک
elevator U از جا کندن
elevator U نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
arm elevator U شاخهبالارونده
elevator bucket U سطل بالابر
Grain elevator U آسانسور سیلو
crop elevator U سرشاخهبالارونده
elevator belt U تسمه بالابر
elevator rope U طناب بالابر
elevator gear U گردونه در ارتفاع
elevator boot U منبع بالابر
bucket elevator U دستگاه بالابرنده سطل
elevator casing U بدنه بالابر
grain elevator U بالابرندهدانه
hoist elevator U اسانسور
hoist elevator U بالابر
Press the elevator button. U تکمه آسانسور رافشار بدهید
The elevator ( lift ) is out of order . U آسانسور خراب است.
The elevator has jammed on the tenth floor. U آسانسور درطبقه دهم گیر کرده
bx cable U لوله ب ایکس
cable way U سیم یا کابل نقاله
d.c. cable U کابل جریان دائم
have her cable U لنگر جواب دادن
cable way U راه اهن برقی
cable way U مسیر کابل
cable U طناب فلزی
cable U واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable U ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable U مفتول فلزی بافته
cable U تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable سیم
cable U وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable U اتصال در انتهای کامل
cable U هادی
cable U تلگراف کردن
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable U پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable U تلگراف
cable U شاه سیم
cable کابل
cable U سیم تلگراف
cable U طناب سیمی
cable U سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable U اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable holder U gypsy : syn
cable joint U مفصل اتصال کابل
cable core U سیم کابل
cable joint U موف اتصال
cable holder U دوار زنجیر
cable head U سر کابل
cable locker U چاه زنجیر
cable grip U چنگال کابل
cable duct U لوله محافظ کابل برق
cable cleat U بست کابل
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cable support U بست کابل
cable clip U پل کابل
cable connector U دو شاخه کابل
cable assembly U کابل
brake cable U سیمترمز
service cable U کابل مصرف کننده
sheating of cable U پوشش کابل
sheathed cable U کابل زرهی
sheathed cable U کابل زره دار
sheathed cable U کابل غلاف دار
cable railway U تراموای
cable railway U ترن کابلی
cable railways U ترن کابلی
cable distributor U قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable stitch U بافتمارپیچ
cable clamp U بست کابل
cable box U اتاقک کابل
cable block U قسمت کابل
cable block U مجموعه کابل
shorten in cable U کوتاه کردن زنجیر
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable accessory U وسایل کابل
cable accessory U قطعات کابل
cable guard U نگهدارنده کابل
bunched cable U کابل چندلایی
cable railways U تراموای
suspension cable U کابل اویزان
coaxial cable U کابل هم مرکز
coaxial cable U کابل هم محور
tiers of cable U سیم کابل حلقه شده
connection cable U کابل اتصال
supply cable U کابل تغذیه
subscriber's cable U کابل اتصال
coaxial cable U سیم هم مرکز
three core cable U کابل سه رشتهای
suspension cable U کابل معلق
concentric cable U کابل هم مرکز
connecting cable U کابل رابط
tape cable U کابل نواری
communication cable U کابل ارتباطی
communication cable U کابل جریان ضعیف
telegraph cable U کابل تلگراف
telephone cable U کابل تلفن
subscriber's cable U کابل مشترک
starter cable U کابل استارتر
chain cable U زنجیر لنگر
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
caoxial cable U سیم هم مرکز
caoxial cable U کابل کواکسیال
Type cable U مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
underground cable U کابل زیرزمینی
cable shield U لوله کابل
cable party U گروه لنگر
cable officer U افسر لنگر
cable moulding U فتیله نیمگرد یا گرد
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable U میکرون
snub cable U ناگهان ترمز کردن
trailing cable U کابل برق روکش دار
trunk cable U کابل ترانک
trunk cable U کابل ارتباطی
twin cable U کابل دو قلویی
Type cable U چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable U چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable U دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable U دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
cable match U رویارویی تلگرافی شطرنج
telecommunication cable U کابل ارتباطی
multicore cable U کابل افشان
multicore cable U کابل چند رشتهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
ignition cable U سیم سیستم جرقه زنی
ignition cable U کابل احتراق
hook cable U کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
hook cable U کابل قلاب
hoisting cable U کابل بالاکش
anchor cable U کابل لنگر
anchor cable U طناب لنگر
hoisting cable U طناب بالابر
gear cable U کابلچرخدنده
cable tail U انتهای سیم
microphone cable U سیم میکروفن
transmission cable U کابلانتقال
lighting cable U کابل نور روشنایی
cable cars U تراموای برقی
cable car U تراموای برقی
throttle cable U کابلساسات
main cable U کابل اصلی
mains cable U کابل شبکه
microphone cable U کابل میکروفن
starting cable U کابلراهاندازی
insulated cable U کابل عایق شده
cable television U تلویزیونکابلی
insulated cable U کابل عایق بندی شده
junction cable U کابل اتصال
dial cable U کابل صفحه مدرج
power cable U کابل قدرت
power cable U کابل جریان قوی
duplex cable U کابل دو سیمه
gas cable U کابل گازی
quadoed cable U کابل چهارسیمه
cable sleeve U محلاتصالکابل
ribbon cable U کابل نواری
flexible cable U کابل خم پذیر
exchange cable U کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
flat cable U کابل پهن
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
flat cable U کابل تخت
armored cable U کابل مسلح
quadded cable U کابل چهار سیمی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
measuring cable U کابل سنجش
outgoing cable U کابل خروجی
electricity cable U کابلالکتریسیته
four core cable U کابل چهاررشتهای
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
four core cable U کابل چهار سیمه
light weight cable U کابل سبک
hand cable winch U جراثقال دستی
gas impregnated cable U کابل گازی
fiber cored cable U کابل با مغز فیبری
fibre optic cable U کابل فیبر نوری
long distance cable U کابل ارتباطی
gas impregnated cable U کابل گازدار
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
lead covered cable U کابل با غلاف سربی
high tension cable U کابل فشار قوی
twisted pair cable U کابل زوج بهم پیچیده
gas filled cable U کابل گاز
single core cable U کابل یک رشتهای
high voltage cable U کابل فشار قوی
power feed cable U کابل برق رسانی
telegraph cable buoy U بویه کابل
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2مقررات و دستورالعمل‌هاي مربوط به كنترل فضاي كشور
1این جمله اسپانیایی هستش و معنی فارسیش رو میخوام . باگوگل ترنسلیت این معنیشه:متعلق به خانواده پروکوم است و در مفهوم انتخاب گنجانده شده است . اگه میشه معنی جمله اسپانیایی اگه هم نمیشه فقط معنی پروکوم ؟
1معنی کلمه procom
0piezo drive
0Powertrain control module
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com